لطفا صبر کنید....


دنیای مردها با زن‌ها خیلی متفاوته. همون تفاوت مشهور و معروف مریخی‌ها و ونوسی‌ها. هیچ گریزی هم ازش نیست. همین مرد و زن وقتی پدر ومادر میشن تفاوت‌ها شاید بیشتر نشن، ولی پررنگ‌تر میشن. مثل غذایی که جا می‌افته و عطرو بوش درمیاد.



پسوند فامیلی‌ش« لیالستانی »یه. گوگل میگه «لیالستان» دهستانی یه بین لاهیجان و لنگرود. عکسهای لیالستان بسیار زیباست، و زیباتر از همه عکس یه پل خشتی قدیمی یه، که انگار از گذشته‌های دور به امروز پل زده. چ



آدما نسبت به بعضی از کلمه ها در طول زمان کم کم و یواش یواش شرطی طور میشن. مثل کلمه ی «گاز » برای من در طول تمام این سالهای سونوگرافی جنین .



بیست و دوسال پیش، بعد از چهارسال کار در آبادان ،کار تهران رو از این مطب شروع کردم. مطبی قدیمی تو طبقه‌ی همکف یه ساختمون خیلی قدیمی، تو خیابون رازی، یه کم بالاتر از چهار راه شیخ هادی.



هردوتاشون خیلی خیلی ساده پوش بودن. زن با مانتوی مشکی و شال ساده‌ی مشکی، قامتی متوسط، چهره ای گندمگون و بی آرایش. مرد با شومیز راه راه سفید آبی، شلوار پارچه‌ای طوسی و بگی نگی ته ریشی که تک و توک موهای سفید داشت.



خواهر بزرگتر خوشحال بود که خواهر شونزده ساله‌ش، با زخمی بر بدن، زخمی بر روح، و کابوس یه تجربه‌ی وحشتناک هنوز دختره. دختری که هنوز هم نمیدونه چطور باردار شده. دختری که بهش یاد ندادن میشه دختر بود ولی باردار شد. دختری که خیلی از چیزها رو بهش یاد ندادن چون حرف زدن از این چیزها رو نانجیبی میدونن.


logo-samandehi
مشاوره آنلاین