لطفا صبر کنید....

سخت نگیر

آدم خوب‌ها یه دایره‌ی انرژی مثبت دورشون دارن که بسته به میزان خوبی شعاعش از چند میلیمتر تا چند کیلومتر فرق می‌کنه.

اسم دخترکش قراره بشه نیروانا. از اون آدم خوب‌های روزگاره، با دایره‌ی انرژی مثبت از جنس خیلی اعلای چندین کیلومتری. از اون آدم خوبها، با خنده های از ته دل مخملی.
از بارداریش لذت میبره، همون طور که از زندگی لذت میبره. خودش رو و دنیاش رو با تموم بالا پایینهاش قبول داره، همونطور که دخترکش رو. با خودش و با همه خوبه. نه به خودش سخت میگیره، نه به بقیه و همین دوست داشتنیش میکنه، همین راحت گرفتن سختی‌ها.‌

همه‌ی اینا رو بهش میگم. میخنده و میگه آره، من هیچ چیز رو سخت نمیگیرم. بزرگترین سخت نگیری ام روز عروسیم بود. آرایشم تموم شد و اومدم لباس عروسیم رو بپوشم، دستیار آرایشگرم انقدر گن ام رو محکم کشید بالا که گن از سه چهار جا پاره شد! من موندم با یه گن پاره‌ی به درد نخور و لباس عروسی که برای زیرش هیچ لباس زیری نداشتم. نه بالا نه پایین ! چون فکر نمیکردم لازم بشه. اول یه عالمه اون دستیار رو دلداری دادم و اشکهاش رو پاک کردم و گفتم سرش هیچ خاکی از هیچ نوعی لازم نداره، و بعد لباس عروس رو بی هیچ چیز اضافه ای برتن کشیدم. و نمیدونین چقدر در طول جشن عروسی ام رها و راحت بودم! تا دلم خواست خوردم و رقصیدم و یک لحظه هم فکر نکردم رهایی اعضای بدن در زیر لباس عروس یک عروس چه نمودی داره . برعکس ، همه ش فکر میکردم این رهایی چقدر خوبه.

نیروانا الان باید دوسه ماهه باشه، ولی هنوز هم که هنوزه گاهی یاد اون عروس زیبا میافتم که لباس عروسش براش حکم لباس خونه ش رو داشته و با اون لباس خونه بیشتر از مهموناش جست و خیز کرده و بهش خوش گذشته و نمی‌تونم لبخند نزنم.

تو زمونه ای که سختیهاش زیاده، آدم ِسخت نگیر رو باید یه جای دم دست تو دل قاب کرد و تند تند بهش سر زد. قدر سخت نگیرها رو باید دونست.
خیلی زیاد.
logo-samandehi
مشاوره آنلاین
لاغری, لاغری موضعی, تناسب اندام