حرکت جنین یا گاز روده
گفت بچهام تکون میخوره؟
جنین حرفش رو که شنید شروع کرد بالا پایین پریدن. مانیتور رو نشونش دادم و گفتم نگاه کن. خیلی حرکت میکنه. هنوز متوجهش نمیشی؟
گفت نه والا. اصلا نمیفهمم. یه چیزایی تو دلم تکون میخورهها، ولی چون چندجا باهم تکون میخورن فکر میکردم گازرودههامه که جابجا میشه.
گاز روده!!!
هردومون یه لحظه سکوت کردیم. هم من، هم جنین شیطون تو دل مامان.
جنین با چهرهای متعجب از شنیدهاش، مایوسانه دست از وول خوردن برداشت و چمباتمه نشست کف رحم و به گازهای در حال حرکت تو رودهی مامان نگاهی کرد و با زبون جنینی که من میفهمم گفت: آخه چه چیز شما شبیه منه که مامانم باید من رو با شما اشتباه بگیره؟ اینم از شانس منه.
بقیه ی جنینها تو گروههای واتساپ و تلگرام از توصیفهای ماماناشون تعریف میکنن.
یکیشون میگه من محکم لگد میزنم، مامانم میگه یه پروانه تو دلم بال زد. اون یکی میگه من بالا پایین میپرم، جوری که خودم دلم برای مامانم میسوزه، بعد مامانم میگه یه ماهی کوچولو تو دلم شنا کرد. بعد…. مامان من!
گازهای روده دور جنین حلقه زدن و گفتن وا! خیلی هم دلت بخواد حرکتهات رو به ما نسبت بدن. میدونی ما چه تواناییهایی داریم؟ میدونی نباشیم چه به روز همین مامانت میاد؟
و شروع کردن به گردبادوار حرکت کردن. جنین کوچک قصهی ما هم که انتظار دلجویی و معذرتخواهی داشت اون روش بالا اومد و شروع کرد به پایکوبی و حرکاتی شبیه رقص سرخپوستی.
و این چنین بود که سوتفاهم مامان ِ با قدرت تشبیه ضعیف برطرف شد و خیلی خوب متوجه چگونگی و کجایی حرکات هرکدوم از این دو که با هم قاطی شون کرده بود شد.