هاله آدم ها
همهی ما آدمها بسته به اوضاع اون تو توها، بسته به حالوهوای دلمون یه هاله دورمون داریم که رنگ داره. آدمای خجالتی هاله شون صورتیه، مثل رقص دامن دخترک زیبای بالِرین. آدمای فعال و پُر جنبوجوش هالهشون زرد یا نارنجیه، مثل بیدار شدن دنیا با نور خورشید خانم. تنبلها رنگشون آبی با خالهای سفیده، مثل ابرهای تپلی که تو آسمون خوابشون برده. بعضیها هم دورشون رنگینکمون دارن. با خودشون رنگ میارن و نور. از دور هم اومدنشون معلومه زود معلوم میشن.
سوالات تمام نشدنی روی تخت سونوگرافی
بعد از همهی این سالها هم هنوز گاهی نمیتونم هالهی دور آدما و رنگشون رو تشخیص بدم. مثل امشب که یه مامان قشنگ ولی مضطرب با یه ذهن پر از فکرای منفی و هراس از بیماری. انقدر پنجره های دلش بسته بود که هیچ رنگی راه به بیرون نداشت. با اضطراب چشم دوخته بود به مانیتور و با خواهش من به سختی تا آخر بررسی اول طاقت اورد و بعد رگبار سوالها رو شروع کرد. انواع بیماریها رو یکی یکی نام برد و پرسید بچهی من اینو نداره؟ و یه درمیون یادش نرفت بپرسه شکاف لب نداره؟
گفت و گفت و گفت و یه درمیون از شکاف لب پرسید تا آخر «وای» من درومد، ولی وای با لبخند و خنده، که ای وای! چرا انقدر منفی؟ چرا انقدر مضطرب؟ چرا انقدر به بیماری فکر میکنی تا آخر خدای نکرده یکی شون بیاد؟ و به تلافی هر یه جمله درمیون گفتم: و جنین شکاف لب…نداره!
بالاخره خندید و خندیدنش خیلی قشنگ بود. راحت شد و سبک شد و باز شد. معلوم شد از اون رنگین کمونی هاس، فقط از ترس هاله ش قایم شده بوده.
همین طور که داشت میرفت رو یه کاغذ بزرگ براش نوشتم بخدا من شکاف لب ندارم، با نقاشی یه نوزاد قنداقی و دادم دستش که هیچوقت امروز رو یادش نره و روونهش کردم، با کاغذ تو دستش، لبخند رو لبش و هالهی رنگی رنگی دور و برش.
▪️قدر هالههای رنگیرنگی دورمون رو بدونیم.
با سخت گرفتن به خودمون و بقیه دفن شون نکنیم.
دلمون رنگ سیب باشه، فکرمون پرتقالی و هالههامون رنگین کمونی.
برای مطالعه ی سایز داستان های مطب کلیک کنید
برای مشاهده صفحه اینستاگرام سونوگرافی نیلو کلیک کنید.