دست شفابخش
• اولین بار معجزه‌ش رو تو اولین روزهای کار تو درمانگاه فلکه الله خرمشهر دیدم. معجزه‌ی رهایی از استرس رو میگم.
دخترک ۱۵ ساله‌ای که فکر میکرد حامله‌س ، ولی نبود ، و بخاطر حامله نشدن از مادرشوهر و شوهر کتک میخورد. گریه‌ش دلم رو کباب میکرد. برای آروم کردنش دستی به شکمش کشیدم و گفتم بیین، تمومه ، ماه دیگه میایی باردار. دیگه گریه نکن… و ماه بعد اومد، باردار! بماند که توجیه کردنش که من اون دست رو همون طوری رو شکمت کشیدم و یه چیزی گفتم آرومت کنم فایده نداشت. من ناخواسته با اون دست کشیدن از زندان استرس آزادش کرده بودم، فکرش رو رها کرده بودم و نتیجه داده بود.
معجزه‌ی تلقین و رها شدن از زندان استرس بعد از اون بارها تکرار شد. هربار به شکلی. دست کشیدنی روی شکم، پیشگویی آینده که( من دارم سایه‌ی بچه ت رو این تو می‌بینم) ، یه هدیه‌ی کوچولو که نقشش میشد گرفتن غم و غصه‌ها، تا دوست داشتنی‌ترینشون، البته از دید من: رقص خرم سلطانی.
• از کردستان اومده بود، با ناباروری ۱۰ ساله و کلی دوا درمون در این ده سال و رد پای کلی تحقیر و نگرانی رو چهره‌ش. وقتی بهش گفتم داروهای تحریک تخمدان خیلی خوب اثر کردن با بی‌تفاوتی گفت چه فایده. قبلا هم همین طور شده، ولی بچه نیومده.
گفتم ببین، قبلا رو فراموش کن. این فولیکولها عالی ان. امشب میری، یه رقص خرم سلطانی میکنی و…. ماه بعد میایی با هم صدای قلب می‌شنویم. بلدی مثل خرم سلطان برقصی؟
بلد بود. اون روزها سریال خرم سلطان تو بورس بود. لبخندکی روی صورتش نقش بست و رفت.
ماه بعد وقتی دیدم دوباره اومده ولی این بار برای دیدن جنینش، خودم باورم نمیشد. و وقتی صدای قلب جنینش اشک هردومون رو دراورد گفت بعد از این همه سال توصیه‌ی شما درمانم کرد. از اینجا که رفتم خوب رقص خرم سلطان رو تمرین کردم و شب اجرا کردم. من این بچه رو از شما دارم.
خوشحال تر از اون بود که بگم این بچه رو نه از من داری نه از خرم سلطان. این بچه رو از بی استرس شدنت داری.
و وقتی همین تازگی‌ها تجویز نسخه‌ی رقص خرم سلطانی یکی از مراجعین خیلی نازنینم رو هم مادر کرد، تصمیم گرفتم این روش رو به عنوان یکی از موثرترین روشهای درمان نازایی ثبت کنم. تا به همه یادآوری بشه که تا فکر رها نباشه، تا جسم از زیر بار سنگین استرس درنیاد، دوا و درمون سخت اثر میکنه.