لطفا صبر کنید....

گاز علمی

آدما نسبت به بعضی از کلمه ها در طول زمان کم کم و یواش یواش شرطی طور میشن. مثل کلمه ی «گاز » برای من در طول تمام این سالهای سونوگرافی جنین .
منظورِ بیان کننده از گاز ممکنه مثلا ترکیب گازهای هوا باشه ، یا در موردخط لوله ی گاز باشه ، یا راجع به قیمت گاز مایع باشه ، یا حتی صحبت از گاز گرفتن یا گاز گرفته شدن باشه ، ولی به هر معنایی و در هرجا و از هر زبانی برای من تداعی کننده ی این منظره ست : پروبی که روی شکم گذاشته میشه ، حرکت رقصان و مواج گازهای روده که این ور اون ور میره، جنین کوچولوی پنج شیش سانتی ای که از اعماق لگن تو اون اقیانوس ابر برای من و مامانش دست تکون میده ، اهی که از نهاد من برمیاد، و «بریم تا حداقل دو سه ساعت دیگه » ای که گریزی ازش نیست.
و تجربه ی این سالها به من ثابت کرده : گاز واگیر داره. یه روز که با « وای چقدر روده هات پرگازه » شروع بشه، تا اخر شب ادامه پیدا میکنه .
-صبح اول وقت سوار اسنپ در حال برگشتن از یه کار اداری ، گیر کرده در ترافیک سحرخیز شهر‌‌ِِتازه از خواب پا شده ، برای استفاده ی بهینه از وقت ،مشغول نوشتن داستان مطب شدم ،و چون رادیوی ماشین خیلی بلندبود خواه ناخواه گوشی هم به رادیو داشتم.
گوینده راجع به لزوم بررسی های سالیانه ی دستگاه گوارش صحبت میکرد و اینکه چه علامتهایی نیاز به پیگیری جدی دارن. گفت و گفت و گفت و بعد از اقای دکتر مهمان برنامه دعوت کرد تا صحبت رو ادامه بده.
و اقای دکتر نه گذاشت نه برداشت و یه راست بعد از سلام رفت سراغ بحث « گاز» و انواع اون. خیلی با حوصله گاز رو به انواع فوقانی و تحتانی و پایدار و ناپایدار و ماندگار و ناماندگار تقسیم کرد و بعد هم شروع کرد به تشریح و تفسیر ،که هرکدوم از اینها به تنهایی یا همه با هم چه معنایی دارن و چه باید کرد.

و من ِشرطی شده به کلمه ی گاز ، نشسته بر صندلی اسنپ با حس به گاز نشستگی ، ناخوداگاه دنبال پروبم و صفحه ی مانیتور دستگاه سونوگرافی و جنین کوچولوی مه الود اون تو گشتم. و هم چنان که سخنان اقای دکتر گوش میکردم زیرلب با خودم گفتم چنین است روزگار . تو را تا جان در بدن هست از گاز گریزی نیست. در هر کجا. پس از تقدیرت فرار نکن. تسلیم شو.
و با این نتیجه گیری عرفانی دست از نوشتن برداشتم و تا رسیدن به مطب به تفاسیر گازالود اقای دکتر تو رادیو گوش کردم. شاید جایی وقتی به کار اید.

logo-samandehi
مشاوره آنلاین