خواهر شوهر
می گه بچهم تکون میخوره؟
میگم هنوز کوچیکه. تکون میخوره، ولی تو متوجه نمیشی.
میگه آخه خواهرشوهرم هم بارداره. اون میگه من از هشت هفتگی حرکتاش رو میفهمیدم.
هرروز به من زنگ میزنه میگه چطور تو نمیفهمی؟ دق داده منو!
همون موقع جلوی چشمش جنین کوچولوش میپره بالا.
میگم دیدی؟ اصلا میدونی به خواهر شوهر چی بگو؟
بگو الان که فکر میکنم میبینم اصلا من از لحظهی لقاح حرکت سلول تخم رو احساس میکردم! همین طور که سلول تخم تو لولهی رحم پیش میرفت تا بیاد برسه سرجاش من حرکتش رو میفهمیدم.
یه نگاهی به من میندازه. احساس میکنم جدی گرفته و حالا نگرانه چرا از لحظهی لقاح حرکت رو نفهمیده.
حالا چطور متقاعدش کنم که این فقط یه مزاح برای کم کردن روی خواهر شوهر بوده! خدایا مددی!