لطفا صبر کنید....

استقلال مالی زن

همکارهای پذیرش ازش می پرسن سی دی جنین رو میخوایین؟ صداش رو میشنوم که از همسرش میپرسه: بگیریم؟ و صدای مردونه ی نه چندان مهربونی میگه: میخوایی چکار. نه ، سی دی نمی خواییم.
صدای ملتمسانه اش رو میشنوم که این بار اهسته تر میگه : میشه بگیریم ؟ و جواب « گفتم نه » ای که یعنی همین که گفتم ، ادامه نده.

همکارهای جوونم حرص میخورن و تو اتاق من پچ پچ میکنن و از لزوم استقلال مادی زن میگن. صبر میکنم تا نوبتش بشه. خانمی می بینم خوش صورت و خوش اندام ، با پوششی کارمند طور. این ظاهر با اون التماس برای داشتن سی دی نمی خونه. ازش میپرسم کار میکنی؟ معلوم میشه که رشته ی پژوهشگری خونده و شغل خوبی در صدا و سیما داره .
در حین سونوگرافی از خوش هیکلیش تعریف میکنم و میگه مدت زیادی ورزش میکرده.

کلی تشویقش میکنم و کلی ازش تعریف میکنم و با خودم کلنجار میرم ولی اخر سر نمی تونم بهش نگم که یادت نره . زندگی مثل دوتا کفه ی ترازوه. اگر یه کفه خیلی پایین بره اون یکی خیلی بالا میره. ‌پس حواست باشه. خیلی پایین اومدن خوب نیست. متعادل نیست. نمی تونم بهش نگم که بدونه چه شغل خوبی داره و چقدر خوبه که ورزشکار بوده.

میگم و میگم و وقتی از اتاقم میره بیرون احساس میکنم یه کم شونه هاش صافتره. یه کم صداش محکم تره، یه کم حالش بهتره. و همین هم ….. خدا رو شکر.

logo-samandehi
مشاوره آنلاین