معلولین و سو استفاده از امتیازات ویژه آنها
درخواست اسنپ که دادم پلاک ماشین«ژ» بود. وقتی رسید فهمیدم ماشین معلولین هست.
«آخیش طفلکی» گویان سوار شدم و از رو کنجکاوی سرکی کشیدم و خداروشکر هر دو پای رانندهی جوون رو دیدم، ولی هم چنان ترجیع بند «طفلکی» رو زیرلب تکرار میکردم. در حال شنیدن موزیک متال /رپ /جاز طور گفتم پنج تا ستارهی امتیازدهی اسنپ رو قبل از رسیدن برای این طفلکی طلایی کنم که غش غش خنده و چاق سلامتی آقای راننده با موبایلش و گپ و گفتگوی گرم و طولانیش شروع شد. با موبایلهای جدید انقدر تو صدای طرف مقابل رو خوب می شنوی که یه جوری تو هم در مکالمه شریک میشی. سه تایی سرگرم مکالمه بودیم که تو میدون آرژانتین سر ماشین پیچید به راست و هرچی «ویز» بیچاره و من از اون پشت داد زدیم چپ، چپ، فایده نداشت و افتادیم تو ترافیک. مکالمهی موبایلی همراه شد با بوق زدنهای ممتد، مدل اتصالی طور، و فحشهای لطیف و جدید به تموم ماشینهای اطراف تا شعاع دو کیلومتری.
بالاخره رسیدیم، همیشه بالاخره میرسی، چطور و چه مدتش مهم نیست.
بعد فهمیدم هر ماشینی که با پلاک معلولین می بینم الزاما رانندهش معلول نیست و با داشتن پارتی میتونی سالم باشی ولی ماشینت نمره معلولین کنی! یا شاید فرهنگ و تربیت معلول هم طرح ترافیک میگیره.
و برای میلیونیم بار به خودم یاداوری کردم زود و زیاد دل نسوزون. یه خورده صبر همهجا مفیده.
برای مطالعه ی سایز داستان های مطب روی لینک روبرو کلیک کنید. کلیک کنید
برای مشاهده صفحه اینستاگرام سونوگرافی نیلو کلیک کنید. کلیک کنید