هیچی
یه غذای جدیدی اومده به اسم « هیچی ».
بدچیزی هم هست این «هیچی»، و شامل طیف وسیعی از غذاهاست، از آلبالو پلو گرفته تا چلوکباب و شیر و کیک و آب میوه و عدس پلو و حتی حلیم.
با هزار امید و آرزو و دعا که هوای اون تو ابری و مه نباشه کار رو شروع میکنم و بیشتر مواقع امیدم ناامید میشه. مشابه مه غلیظ اون توها رو تو دره های جنگلهای شمال زیاد دیدم.
همیشه میپرسم چی خوردی؟ که ببینم اصلا امیدی به بهبود اوضاع هست یا نه و همیشه همین کلمه رو میشنوم. ادامهی محاوره همیشه همینه:
– هیچی؟ واقعا؟
– آره، هیچی، فقط همون شکلات که گفتین.
– قبلش؟ یه ذره فکر کن.
– هیچی، فقط… و وقتی این « فقط» رو با هم مرور می کنیم من میمونم با حیرت گستردگی معنی «هیچی» ، که می تونه حداقل شیر و کیک و آبمیوه باشه و گاهی تا مرز عدسی و آلبالوپلو و حلیم و کلهپاچه هم پیش بره!
هیچی یعنی یه عالمه غذا! 🙂
برای دیدن بقیه ی داستان ها کلیک کنید